دیوانگی ؟!! آخه این هم شد پست ؟ ولی خب دیگه همه یه جورائی دیوونه هستیم یه جور خاصی همه رو جز خودمون دیوانه میدونیم خب شاید هم این ایده یک دیوونه باشه یا طرز فکر مشکوک شک زاده به هر حال اصلا نمیتونم ادمارو درک کنم یا بفهممشون اصلا عنصری بنام تعامل یا تعادل در رابطه ندارم شاید یک ساعت در روز حوصله یکسری ادم رو داشته باشم اما بعد از اون ساعات دیکه نه ، انگار خلاصه شدم تو خودم و ساخته شدم با خودم و دنیایی که ساختم وقت بگذرونم .
اشتراک گذاری در تلگرام
درباره این سایت